Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-07@20:19:31 GMT

اینجا خانواده جدید برای بچه‌ها می‌سازند

تاریخ انتشار: ۲۸ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۶۴۹۷۰۷

اینجا خانواده جدید برای بچه‌ها می‌سازند

خورشیدِ ۲۰ ساله از ۹ سالگی در یکی از مراکز نگهداری و مراقبت شبانه روزی از کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست شیراز بزرگ شده و حالا به عنوان کمک مربی در یکی دیگر از این مراکز نگهداری کودکان کمک مربی است.

ایسناپلاس:‌ دوستی می‌گفت هر وقت از پاهایم عکس می‌گذارم یعنی با خودم مرور می‌کنم که من تا به حال در چه موقعیت‌هایی قرار گرفته‌ام و چطور به اینجا رسیده‌ام.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بعد از تماس با «خورشید» این حرف‌ها را مرور می‌کنم و می‌گویم«خورشید» می‌توانست یک گالری پر، از عکس پاهایش داشته باشد. دلش نمی‌خواهد کسی نامش را بداند. برای همین قرار می‌گذاریم در این خطوط «خورشید» صدایش کنم. می‌پذیرد.

خورشیدِ ۲۰ ساله از ۹ سالگی در مراکز نگهداری و مراقبت شبانه روزی از کودکان بی‌سرپرست و بد سرپرست بزرگ شده است. او قصه زندگی‌اش را اینگونه تعریف می‌کند:«از ۹ سالگی همراه با برادر کوچکترم وارد مرکز شدیم. پدرم از وقتی ۷ ساله بودم به دلیل حمل مواد مخدر زندان بود و مادرم نیز صلاحیت نگهداری از ما را نداشت. تنها یک مادربزرگ(مادر پدری) دارم که او هم نمی‌خواست مسئولیت ما را به عهده بگیرد. از زمانی که وارد مرکز شدیم دیگر ارتباط چندانی با خانواده نداشتیم. در ابتدا وارد مرکز موقت شدیم. وقتی قرار است بچه‌ای در این مراکز نگهداری شود، اول برای معین شدن تکلیف‌اش اینکه به خانواده بازگردد یا نه؛ در این مراکز نگهداری می‌شود. اگر تصمیم بر نگهداری در مراکز باشد، به مراکز شبهه خانواده اعزام می‌شود. من و برادرم با همدیگر پس از روشن شدن تکلیفمان به مرکز شبهه خانواده اعزام شدیم. تا اینکه سن برادر کوچکترم بالا رفت و به بخش پسرانه همان مرکز منتقل شد. در آن مدت تا دو الی سه سال با مادرم در ارتباط نبودیم.»

فکر می‌کنند با زور و گریه می‌توانند از مرکز بروند

با لهجه قشنگ شیرازی از قصه‌اش می‌گوید. صدایش محکم است و نمی‌لرزد.« خانواده اجازه ندارد آدرس مراکز را داشته باشد و فقط در اداره اجازه دیدار با بچه‌هایشان را دارند. مادرم پس از آن زمان به دیدار ما می‌آمد. مرخصی می‌رفتیم و گاهی پیش مادرمان هم می‌ماندیم. شب اولی که وارد مرکز شدم تحمل هیچکس را نداشتم و تا صبح نخوابیدم. چرا که جای جدید بود. اما رفته رفته به بچه‌ها عادت کردم. از آنجایی که مراقب برادرم هم بودم، مسئولیت من نسبت به بقیه بیشتر بود. برای همین هر دوی ما علاقه داشتیم از آنجا برویم. اغلب بچه‌های مراکز که در آن بازه سنی قرار دارند، دلشان می‌خواهد زودتر بروند و بهانه خانواده‌هایشان را می‌گیرند. چون درکی از این ندارند خانواده‌هاشان توانایی نگهداری از آن‌ها را ندارند. فکر می‌کنند با زور و گریه می‌توانند از مرکز بروند. اما به هرحال شرایط برای رفتنمان پیش نیامد. با اینکه در یک مقطع هم عمه‌ام پیگیر بود تا از مرکز خارج شویم. ولی این اتفاق نیفتاد. بچه‌ها پس از انتقال به مرکز شبه خانواده به آنجا عادت می‌کنند. وقتی بچه در مراکز نگهداری متوجه باشد که دیگر منتظر خانواده نماند، شرایط بهتری پیدا می‌کند و می‌تواند موفق شود. چون در آن شرایط می‌فهمی که حالا فقط خودت هستی و خودت. درک این موضوع بسیار بهتر است تا اینکه منتظر خانواده نشسته باشی. زیرا در آن صورت دائما برای ترخیص از مرکز منتظر آن‌هایی.»

بچه‌های مراکز مستقل‌ترند

«خورشید» درباره تفاوت زندگی با خانواده و در مرکز هم می‌گوید:« بچه‌های مرکز معمولا نسبت به بچه‌هایی که در خانواده بزرگ می‌شوند، مستقل‌تر هستند. بچه‌های مرکز می‌دانند پس از ۱۸ سالگی باید سرکار بروند و خودشان خرج خودشان را بپردازند اما در بعضی خانواده‌ها می‌بینیم گاهی یک جوان ۲۰ چند ساله هنوز از پدرش خرجی می‌گیرد و استقلال مالی ندارد. در مرکز یکسری مهارت به بچه‌ها آموزش داده می‌شود تا پس از ترخیص بتوانند از آن‌ها استفاده کنند. همچنین همیشه به وضعیت تحصیل‌مان رسیدگی می‌شد. این درحالی است که ممکن است پدر و مادر ممکن است از فرزندشان غافل شوند و به شرایط تحصیل او بی‌توجه باشند. اما تفاوت اصلی بچه‌های این مراکز این است که محبتی که باید از خانواده دریافت کنند را نمی‌توانند دریافت کنند و این خلاء همیشه وجود دارد.»

او درباره خروجش از مرکز هم ادامه می‌دهد:« وقتی ۱۸ ساله شدم دیگر تحمل شرایط برایم سخت شد. بچه‌های مرکز وقتی ۱۸ ساله و وارد دانشگاه می‌شوند می‌توانند خودشان را ترخیص و در خوابگاه زندگی کنند اما من تا آن موقع هنوز دانشجو نشده بودم. برای همین با اصرا خودم و از طریق حکم دادگاه درخواست ترخیص دادم. مادرم آمد و ما را ترخیص کرد. با پول یارانه‌هایم از ۹ تا ۱۸ سالگی توانستم خانه بگیرم. مسئولان مرکز هم آمدند و خانه را با این شرط که با مادرم باشم، قولنامه کردند. از ۱۸ سالگی سرکار رفتم. در یک شرکت پخش مواد ویزیتور بودم. پس از یک مدت دیگر نتوانستم با مادرم زندگی کنم. در یک بازه زمانی خانه خاله‌ام بودم. تا وقتی که دولت مبلغ بلاعوضی که به ترخیص شده‌های بهزیستی می‌دهد را به حسابم ریخت و توانستم مجددا من و داداشم با همدیگر خانه گرفتیم. پس از ۳ ماه در یک مرکز نگهداری در شیراز به عنوان کمک مربی مشغول به کار شدم. رئیس مرکز به من گفت می‌تواند یک خانه از خانه‌هایی که در اختیار ترخیص شده‌های آن مرکز قرار می‌دهد را هم در اختیارم قرار دهد. اول این پیشنهاد را نپذیرفتم اما بعد که دیدم از لحاظ مالی به صرفه‌تر است قبول کردم.»

از احساس ترحم بیزارم

حرف‌های «خورشید» اما به نگاه جامعه به بچه‌هایی می‌رسد که در این مراکز نگهداری می‌شوند:« اغلب مردم وقتی نام مراکز بهزیستی به میان می‌آید سریعا ذهن‌شان به سمت مراکز توانبخشی معلولان ختم می‌شود. یک عده دیگر با این مسئله راحت و ساده برخورد می‌کنند و یک دسته دیگر اصلا این موضوع را درک نمی‌کنند و فکر می‌کنند ما از لحاظ تربیتی و اخلاقی آدم‌های سالمی نیستیم. یک عده دیگر هم احساس ترحم نسبت به ما دارند که من از این احساس بسیار بیزارم و نمی‌دانند نباید به طرف مقابلشان این احساس را منتقل کنند. اما به هرحال این واقعیت وجود دارد که برخی بچه‌ها پس از ترخیص بزهکار شوند و اتفاق بدی برایشان رخ دهد و بعد به کانون اصلاح و تربیت بروند. دلیل این اتفاقات بد هم عمدتا خانواده‌هایشان هستند. برخی بچه‌ها بسیار دوستدارند به خانواده‌هایشان بازگردند. وقتی طرد شوند در شیوه زیست‌شان بسیار تاثیر خواهد گذاشت. به همین دلیل است که می‌گویم وقتی از خانواده قطع امید کنی و به تنهایی‌ات پی ببری، موفق‌تر هستی. همچنین در زندگی این بچه‌ها پس از ترخیص رفتار مربی در مراکز هم تاثیرگذار است چرا که هر رفتار بدی امکان دارد به عقده تبدیل شود.»

در مدرسه خلاء وجود خانواده را احساس کردم

او درباره احساس خلاء خانواده و تنها زیستن هم تجربه‌اش را می‌گوید:« وقتی در مرکز در کنار بچه‌ها زندگی کنی خلاء را احساس نخواهی کرد چون همیشه کنار همسالانت هستی و همه هم مانند خودت هستند. اما وقتی وارد مدرسه می‌شوی آن موقع است که خلاء را احساس می‌کند. مثلا روز جلسه اولیاء مربیان وقتی همه بچه‌ها پدر و مادرشان به جلسه می‌آید اما تو مربی‌ مرکزت باید حضور پیدا کند. مدام نگران این هستی که هم‌مدرسه‌ای هایت متوجه نشوند که تو در مرکز زندگی می‌کنی. وقتی می‌پرسند پدر یا مادرت چه‌کاره هستند نمی‌دانی باید چه پاسخی بدهی؟ هنگامی همکلاسی‌هایت از خانواده‌شان خاطره می‌گویند، تو چیزی برای تعریف کردن نداری. از همانجا ما از سایر همسالان‌مان فاصله می‌گیریم. هنگامی که کم سن و سال‌تر بودم، بسیار مخفی کردن قصه زندگی‌ام بسیار برایم مهم بود تا جایی که گاهی پیش می‌آمد پس از تعطیل شدن مدرسه به دروغ درب خانه‌های دیگر می‌ایستادیم. اما حالا دیگر برایم مهم نیست چون خودم دیگر به این درک رسیدم که زندگی در مرکز اتفاق یا مسئله بدی نیست. قبلا احساس بد به متفاوت بونم داشتم اما حالا نسبت به این متفاوت بودن احساس خوبی دارم.»

انتهای پیام/

منبع: ایسنا

کلیدواژه: خانواده مهاجرت نخبگان فصل سرما زبان عربي صفحه اول روزنامه ها مراکز نگهداری خانواده ها وارد مرکز بچه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۶۴۹۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راه اندازی دو مرکز خرید گندم در کهگیلویه/ مراکز شبانه روزی است

علی بخش شجاعی در گفتگو با خبرنگار مهر افزود: در سطح استان ۹ مرکز خرید راه اندازی شده که از این تعداد ۲ مرکز خرید گندم و کلزا متعلق به کهگیلویه است

وی با بیان اینکه تجهیزات لازم در مراکز خرید فراهم شده است، خاطر نشان کرد: کشاورزان در مورد تحویل محصول مازاد بر مصرف خود دغدغه‌ای نداشته باشند.

مدیرکل تعاون روستایی استان تاکید کرد: سعی بر آن است در جهت رفاه حال کشاورزان مراکز خرید در کهگیلویه به صورت شبانه روزی فعال شود.

شجاعی با اشاره به ثبت اراضی کشاورزان در سامانه کشت خاطر نشان کرد: به کشاورزانی که قرارداد خود را در این سامانه ثبت کرده‌اند به ازای هر تن از مزرعه تا مرکز خرید مبلغ میزان ۱۵۰ هزار تومان پرداخت می‌شود.

وی تاکید کرد: تشویقی در نظر گرفته شده به ازای هر تن به فردی تعلق می‌گیرد که محصول خود را بنام خود در سامانه کشت قراردادی ثبت کند.

کد خبر 6097712

دیگر خبرها

  • مصالحه ۷۸ درصدی پرونده‌های مرکز مشاوره پلیس ایلام
  • راه اندازی دو مرکز خرید گندم در کهگیلویه/ مراکز شبانه روزی است
  • راه اندازی دو مرکز خرید در کهگیلویه/مراکز خرید شبانه روزی است
  • وضعیت ناگوار آوارگان غزه؛ وقتی جز کفن چیزی برای فرار از سرما وجود ندارد
  • ۱۸ هزار سالمند نیازمند خراسان‌جنوبی زیر چتر حمایتی مراکز نیکوکاری
  • بررسی ۴۲۲ فقره پرونده در ۲۲ مرکز مهر خانواده مازندران
  • فعالیت ۲۲ مرکز مهر خانواده در مازندران
  • پرداخت ١٠٠ برابر نرخ انرژی، جریمه استخراج غیرمجاز رمز ارز
  • فعالیت ۲۲ مرکز مهر خانواده 
  • ۲۲ مرکز مهر در مازندران فعالیت می کند